
رضایت داشتن از زندگی امری نسبی هست و هرکسی ملاک هاي خاص خود را در زندگی دارد. ما درمورد رضایت مندی افراد از زندگیشان برای شما نکات جالبی داریم. ما فقط یکبار فرصت زندگی داریم. کیست که نخواهد این یکبار را به برترین نحو زندگی کند؟ در این نوشتار سه نمودار ميبینید که چیزهای مهمی را نشان ميدهند که باید برای داشتن رضایت بیشتر در زندگی، به کار ببندیم.
دقت داشته باشید که این نمودارها برای ثابت بعضی از ایدههاي کلیدی بهره گیری شدهاند اما بر زمینه علم یا همراستا با قوانین مطلق ریاضی نیستند.
۱. چهقدر انگیزه دارید؟
ممکن هست فکر کنید که هر شخصی باانگیزهتر هست، شادتر هست و در نتیجه رضایت او از زندگی بالاتر هست. هرچند، دقت داشته باشید که انگیزه فقط مرتبط با اشتیاق هست، و کاری با برنامهریزی یا تعیین اهداف که قدمهایي اساسا مهم برای موفقیت میباشند، ندارد. زمانی که انگیزه داریم، یا برای انجام بهتر کارها تشویق ميشویم،
یا در اثر هیجانی که با خود دارد کور ميشویم. زمانی که شخص انگیزه دارد اما فاقد منطق و خط فکری روشن هست، ممکن هست با درهمشکستن و در شرایطی بدتر از داشتن انگیزهي کم، به اتمام راه برسد. به همین علت هست که منحنی رضایت از زندگی تا این حد در نمودار افت و خیز دارد. پر از انگیزه باشید یا خالی از انگیزه فرقی نمیکند، تعیین سطح رضایت از زندگیتان کار دشواری هست.
پس شکاف بین انگیزه و رضایت از زندگی چیست؟ زمانی که اهداف تعیین شوند، معمولا عملکرد ما بهتر خواهدبود، و بنابراین راضیتر خواهیمبود.نمودار زیر را درموردي ارتباطي تعداد اهداف و سطح رضایت از زندگی مشاهده نمایید.
بدون داشتن اهداف مشخص، حتی انگیزهاي عظیم نیز کافی نخواهدبود.
اما آیا این بدان معنا هست که ما باید تا آنجا که ميتوانیم هدف داشته باشیم، یعنی هر چه بیشتر بهتر؟ نه! کمیت همۀ وقت} متناسب با کیفیت نیست. یک عدد بهینه وجود دارد. وقتی آن عدد فراتر برود، ممکن هست به آسانی سرشکسته بشویم. ما تمرکزمان را از دست خواهیم داد و برای هر هدف واحد، تنها پیشرفتهاي کوچکی خواهیم داشت. برای اینکه توانایی بالقوهي خود را به طور کامل به کار بگیرید، داشتن تمرکز ضروری هست.
مرکز بر چند هدف در آن واحد، مفید محسوب ميشود؟ هیچ پاسخ مطلقی برای این سوال وجود ندارد. بستگی دارد. بعضی از آدمها ميتوانند در یک برههي زمانی فقط روی یک هدف تمرکز کنند و بعضی ميتوانند به طور همزمان روی ۵ هدف تمرکز کنند.علائمی که نشان ميدهند تعداد اهداف شما بیش از حد کم هست.
۱. جهت حرکت خود را نمیشناسید.
۲. نمیتوانید بگویید که در مرحلهي بعد قرار هست چه کاری انجام بدهید.
۳. چیزی که توضیح ميدهید به حدی مبهم هست که خودتان هم نمی توانید آن را به دلیل بسپارید.
۴. دائم درموردي مدینهي فاضله فکر ميکنید و ندرتا قدمی برمیدارید.
علائمی که نشان ميدهند تعداد اهداف شما بیش از حد هست.
۱. همۀ وقت} احساس ميکنید وقت کم دارید.
۲. نمی توانید به دلیل بیاورید که چند هدف دارید.
۳. احساس سراسیمگی دارید.
علائمی که نشان ميدهند تعداد اهداف شما بهینه هست.
۱. ميدانید که درحالحاضر روی چه چیزی کار ميکنید و در مرحلهي بعد قرار هست روی چه چیزی کار کنید.
۲. شما ميتوانید همۀي اهداف خود را برای دیگران به طور واضح توضیح بدهید و بیان کنید.
۳. هم سخت کار ميکنید و هم مفید تفریح ميکنید.
چه چیزی حتی از تعداد اهداف در زندگی نیز مهمتر هست؟
پیش از خط «عدد بهینه» مثل نمودار اول، منحنی همچنان افت و خیز دارد، به این علت که فاکتوری مهمتر از عدد وجود دارد. اینکه چطور به اهدافتان پایبند باشید، یعنی برای رسیدن به انها چهقدر تلاش بکنید. به طور کلی، هر چه تعداد اهداف ما بیشتر باشد «گذشته از رسیدن به عدد بهینه» از زندگیمان راضیتر خواهیم بود.
اما سطح رضایتمندی کمی نوسان دارد زیرا تعیین اهداف به معنای پایندی به اهداف یا رسیدن به انها نیست. به خاطردارید که تا به حال چند بار فهرستی از تصمیمات سال اخیر را نوشتهاید و آن را بعد از یک ماه فراموش کردهاید؟ اما سرخورده نشوید! این هم یک گام بزرگ هست!
مهمترین عامل، سختترین عاملی هست که باید عملی شود. در عین حال، چنانچه از نمودار نیز پیدا هست، نتیجه امیدوارکننده هست. هرچه قدر پایبندی ما به اهدافمان بیشتر باشد، رضایت از زندگیمان نیز بیشتر خواهدبود. چنین رشدی تصاعدی هست زیرا آنچه ما بهدست آوردهایم کمک خواهد کرد که سریعتر جلو برویم و بنابرین در کسب رضایتمندیهاي بیشتر تاثیرگذار باشیم.
دقت داشته باشید که شیوهي تعیین اهداف نیز بینهایت مهم هست. زمانی که اهداف بیش از حد مبهم میباشند، عمده توفیری با انگیزه ندارند، و این شما را به موقعیتی که در نمودار اول نشان داده شدههست ميرساند.
ممکن هست بپرسید که چرا ميگوییم «میزان پایبندی ما به اهداف» به جای اینکه بگوییم «تعداد اهدافی که به انها نائل شدهایم.» علت این امر این هست که اهداف عمدتا بعنوان نقشهي مسیر یا سمت و سوی حرکت عمل ميکنند و ما باید انها را دنبال کنیم. همان پیشرفتهایي که به سمت هدف داریم، نوعی رشد و ترقی میباشند که ما را شادتر ميکنند.
تعیین اهداف
مطابق با مطالعهاي که در ژورنال «روانشناسی اجتماعی-تجربی» منتشر شد، اهداف عینی جامعه-پسند بسیار بیشتر اهداف غیراجتماعی میزان شادی را در ما افزایش ميدهد. ميتوانید در زمان تعیین اهدافتان این نکته را در نظر داشته باشید.
- 04 اردیبهشت 1396
- 0 دیدگاه
- 501 بازدید