
• وقتي ايده جديدي براي يک کسب و کار به ذهنتان ميرسد، هيچگاه از ديگران نپرسيد: "نظرتان در مورد ايدهجديد من براي کار چيست؟"
• چرا که بلافاصله بعد از پرسيدن اين سئوال، آنها خواهند گفت که ميداني چه ميگويي؟ مگه شوخي است؟ اگر اين ايده درست بود، قبل از تو اين کار را ميکردند. و از اين سنخ حرفها
• آنها حتي اگر در ظاهر به شما اميدواري بدهند، از شما نااميد ميشوند.
• راستش را بخواهيد، خلق ايده و پخته کردن آن يک "هنر" است.
• تحقيق براي کارآفريني، يک "هنر" است.
• با يک مثال سعي ميکنم موضوع را براي شما روشنتر کنم؛ فرض کنيد که تصميم گرفتهايد تا براي دوندگان، يک نوشابه براي ورزشکاران توليد کنيد.
• بازار از اين نوشيدنيها پر است و رقابت سختي پيش رو داريد.
• اما گمان ميکنيد هنوز بايد جايي براي شما باشد.
• اگر به يکي از دوستانتان که فوتباليست است بگوييد که من ميخواهم توليد يک نوشيدني ورزشي را کليد بزنم، و نظر او را جويا شويد، او به شما لبخندي ميزند و ميگويد: رو در رو شدن با شرکتهاي عظيم و باسابقه ديگري که در اين حوزه فعالند، خودکشي است! کار تو نيست.
• اما بياييد سئوال بهتري بپرسيم. شما ميتوانيد از دوستتان به جاي سئوال قبلي، بپرسيد: چرا فوتباليستها، به جاي استفاده از نوشابههاي ورزشي انرژيزا، آب مينوشند؟
• پاسخ ميدهد: خب، ميدوني، خوب نيست آدم زياد از اين نوشابهها استفاده کنه...
• چرا؟
• چون افزودني و شکر و هزار و يه جور چيز ديگه داره.
• خب، چه اشکالي دارد؟
• آخر، يکي از اين مواد سديم است.
• مگر سديم چه مشکلي ايجاد ميکند؟
• ما خانوادگي فشار خون بالايي داريم. دکتر هم به همه ما دستور داده سديم نخوريم.
• خب! به اندازه کافي روشن بود؟
• چيزي که شما بايد آن را توليد کنيد، يک نوشيدني ورزشي بدون سديم است!
• بنابراين به جاي اينکه از ديگران بپرسيد آيا چيزي را ميخرند؟ بپرسيد چرا چيزي را ميخرند يا چرا بعضي چيزها مشتري ندارند؟
• آنگاه راه خود را مييابيد.
• تحقيق براي کارآفريني بايد بر اساس پاسخ به نيازهايي باشد که تا به حال کسي به فکر برطرف کردن آنها نيفتاده است.
• فکر ميکنم که راز پيروزي چينيها در رقابت تجاري جهاني همين است. آنها سئوال "نياز" را در همه جاي دنيا پرسيدهاند و پاسخهايي به پهنا و تنوع تمام دنيا به آن ميدهند. همين.
اقتباس از جان وَريلو
• چرا که بلافاصله بعد از پرسيدن اين سئوال، آنها خواهند گفت که ميداني چه ميگويي؟ مگه شوخي است؟ اگر اين ايده درست بود، قبل از تو اين کار را ميکردند. و از اين سنخ حرفها
• آنها حتي اگر در ظاهر به شما اميدواري بدهند، از شما نااميد ميشوند.
• راستش را بخواهيد، خلق ايده و پخته کردن آن يک "هنر" است.
• تحقيق براي کارآفريني، يک "هنر" است.
• با يک مثال سعي ميکنم موضوع را براي شما روشنتر کنم؛ فرض کنيد که تصميم گرفتهايد تا براي دوندگان، يک نوشابه براي ورزشکاران توليد کنيد.
• بازار از اين نوشيدنيها پر است و رقابت سختي پيش رو داريد.
• اما گمان ميکنيد هنوز بايد جايي براي شما باشد.
• اگر به يکي از دوستانتان که فوتباليست است بگوييد که من ميخواهم توليد يک نوشيدني ورزشي را کليد بزنم، و نظر او را جويا شويد، او به شما لبخندي ميزند و ميگويد: رو در رو شدن با شرکتهاي عظيم و باسابقه ديگري که در اين حوزه فعالند، خودکشي است! کار تو نيست.
• اما بياييد سئوال بهتري بپرسيم. شما ميتوانيد از دوستتان به جاي سئوال قبلي، بپرسيد: چرا فوتباليستها، به جاي استفاده از نوشابههاي ورزشي انرژيزا، آب مينوشند؟
• پاسخ ميدهد: خب، ميدوني، خوب نيست آدم زياد از اين نوشابهها استفاده کنه...
• چرا؟
• چون افزودني و شکر و هزار و يه جور چيز ديگه داره.
• خب، چه اشکالي دارد؟
• آخر، يکي از اين مواد سديم است.
• مگر سديم چه مشکلي ايجاد ميکند؟
• ما خانوادگي فشار خون بالايي داريم. دکتر هم به همه ما دستور داده سديم نخوريم.
• خب! به اندازه کافي روشن بود؟
• چيزي که شما بايد آن را توليد کنيد، يک نوشيدني ورزشي بدون سديم است!
• بنابراين به جاي اينکه از ديگران بپرسيد آيا چيزي را ميخرند؟ بپرسيد چرا چيزي را ميخرند يا چرا بعضي چيزها مشتري ندارند؟
• آنگاه راه خود را مييابيد.
• تحقيق براي کارآفريني بايد بر اساس پاسخ به نيازهايي باشد که تا به حال کسي به فکر برطرف کردن آنها نيفتاده است.
• فکر ميکنم که راز پيروزي چينيها در رقابت تجاري جهاني همين است. آنها سئوال "نياز" را در همه جاي دنيا پرسيدهاند و پاسخهايي به پهنا و تنوع تمام دنيا به آن ميدهند. همين.
اقتباس از جان وَريلو
*محمد ملاعباسي
منبع:seratnews
انتشار : گروه روانشناسی و مشاوره برتر
افزودن به علاقهمندیها
حذف از علاقهمندی
- 30 مهر 1395
- 0 دیدگاه
- 391 بازدید