
چشمهاي كودكان چنان ميدرخشند كه انگار ستارگان را نزديك خود ميبينند، يا با فرشتگان حرف ميزنند!
مدتي پيش كه به يك كلينيك دندانپزشكي مراجعه كرده بودم، دختر بچهاي 4 - 5 ساله كارتون جالبي را درباره يك موش و گربه چنان هيجانانگيز براي مادرش تعريف ميكرد كه از شدت خنده، به سختي ميتوانست حرف بزند و معمولا با كمك مادرش كه گاهي صميمانه و شاد به يكايك ما مينگريست، جملاتش را به پايان ميرساند! وقتي دخترك موضوع فيلم را بازگو ميكرد، من و ديگران در آن سالن انتظار كه بر صندلي نشسته بوديم و قبل از شنيدن داستان دخترك، راجع به طاقتفرسا بودن بيماريهاي دندان حرف ميزديم، اكنون مشتاقانه به او توجه ميكرديم و همگي با فراموش كردن مشكلي كه داشتيم، كم و بيش آن مادر و كودك را در خنديدن همراهي ميكرديم. در آن زمان به اين فكر ميكردم كه من و بقيه كساني كه آنجا حضور داشتند، شايد هيچ كدام نتوانيم بگوييم كه سعادت، چيز ديگري است! چيزي شاديبخشتر از اين نشاط و صفاي كودكانه در وجود انسانهاي بزرگسال.
به چشمهاي پر فروغ كودكي خردسال از نزديك نگاه كن، با او گفتوگو كن و بگذار شادابي او به عمق وجودت راه پيدا كند. تو هم مثل او سرزنده و شاد به زندگي نگاه كن. در نگاه صادقانه كودكان، واقعيت زيباي فراموش شدهاي را كه اسمش دنياي بچههاست را ميبيني و با لطافتهاي ناپيداي روحت مانوس ميشوي و مثل تمام كودكان كه به خداوند نزديك و مظهر حقيقتاند، از زندگي لذت ميبري.
منبع: پروين پايدار- مجله موفقیت
بازنشر : جادوی کلمات
- 03 اسفند 1394
- 0 دیدگاه
- 545 بازدید