- نویسنده : مدیر
- بازدید : 387 مشاهده
- دسته بندی : روانشناسی و موفقیت , روانشناسی ,
کدام گروه باهوش ترند مردان یا زنان ؟
اگر یکی از نیمکرههای مغز زنی آسیب ببیند ، نیمکره دیگر که قادر به کپی کردن تمامی قابلیتهای نیمکره تخریب شده است ، می تواند مسوولیت تمامی کارها و عملکردهای زندگی او را به عهده بگیرد ؛ اما نظیر این حالت در خصوص مردان صادق نیست.
مهمترین عاملی که باعث تفاوت در افراد میی شود ، هوش است در واقع هوش در مغز انسان جایگاه مشخصی دارد و حاصل واکنش عمومی سلولها و مراکز مغز است. به طور کلی در نیمکره چپ مغز فرآیندهای تفکرات منطقی را می توان یافت و جایگاه عشق و احساس عاطفی در سمت راست مغز است. یک فرد می تواند هم کودن و هم زیرک باشد ؛ تنها به این دلیل که یک سمت مغز وی از سمت دیگر رشد بیشتری کرده است.
کما اینکه افرادی واقعا برجستهاند که می توانند فرآیندهای اثربخش نیمکره راست را با فرآیندهای اثربخش نیمکره چپ در هم آمیزند.
حال سوالی که سالهاست ذهن بسیاری از دانشمندان و حتی خود ما و احتمالا نسلهای گذشته ما را به خود اختصاص داده ، این است که آیا مردان از زنان باهوشترند؟ علت تفاوت در عملکرد مغزی زنان و مردان در چیست؟
چرا در بسیاری موارد ، مردان حتی در زمینههای خاص از زنان بهتر و کارآمدتر عمل میکنند؟
اگر علاقهمندید پاسخی برای این سوالات بیابید ، آنچه در ادامه این مقاله می آید بخوانید. پیشاپیش بر این نکته تاکید می کنیم که گرچه نتایج مطالعات و تحقیقات انجام شده تاکنون به تفاوتهای مغزی میان زنان و مردان اشاره می کنند ، ولیکن به هیچ وجه موید این مساله نیستند که مردان باهوشتر از زنان هستند.
مطالعات علمی در مورد تفاوت توانایی های ذهنی میان مردان و زنان حداقل به اواسط قرن نوزدهم برمی گردد ؛ زمانی که مساله حق رای زنان در بعضی کشورها مطرح شد. برای مثال در انگلستان دوره ملکه ویکتوریا ، فلسفهپردازی به نام جان استوارت میل بیان کرد که هیچ اختلافی بین مردان و زنان نیست. در حالی که چارلز داروین در کتاب « نسل بشر » معتقد است زنان به واسطه طبیعتشان نسبت به توانایی های ذهنی ضعیفتر هستند.
البته بسیاری از نظریات اولیه بر اساس روایات بودند. به هر حال بسیاری از دانشمندان چون ، پل بروکا سعی کردند از اشکال مختلف اندام سنجی بخصوص مقایسه اندازه جرم مغز ، نتایج تجربی به دست آورند. با پیشرفت روانشناسی در اواخر قرن نوزدهم و ظهور آزمونهای هوش در اوایل قرن بیستم ، تلاشهای بیشتری توسط دانشمندان مختلف برای اندازهگیری و آزمون تفاوتهای ذهنی میان مردان و زنان انجام گرفت. حتی یکی از اندیشمندان برجسته زن معتقد است زنان به علت آنکه محدود به وظایفی چون بچهداری و خانهداری هستند ، امکان درک تمام تواناییهای خود را ندارند.
تفاوت در عملکرد مغزی
دانشمندان می گویند حتی در حالت استراحت و بدون عامل محرک ، بخش مهمی از مغز زنان و مردان به طور متفاوت از هم رفتار می کنند. تلقی دانشمندان آن است که مغز زنان و مردان در مراحل آغاز شکلگیری جنین در رحم شبیه یکدیگر است ، اما بتدریج تا زمان بزرگسالی و بلوغ تفاوتهای آنها آشکار می شود. در این زمینه احتمالا تفاوت در شمار و تعداد سلولهای عصبی نقش بازی می کنند. دانستن این تفاوتها می تواند در نحوه برخورد ما با طرف مقابلمان موثر باشد و از بعضی واکنشهای شرطی شده در برابر زنان یا مردان جلوگیری کند.
تفاوتهای ساختمانی مغز مرد و زن
پژوهشگران عصبشناسی ، مغز زنان و مردان را در دستگاه ام.آر.آی گذارده و واکنشهای مغز آنها را مورد تحقیق قرار دادهاند. در مغز زنان اتصالها و ارتباطهای بیشتری بین دو نیمکره چپ و راست وجود دارد که به آنها این توانایی را می دهد تا از مهارت گفتاری بهتری نسبت به مردان برخوردار باشند. از طرف دیگر در مردان ارتباط کمتری بین دو نیمکره مغزشان وجود داشته و به آنها این قابلیت را می دهد تا مهارت بیشتری در استدلالهای انتزاعی و هوش دیداری فضایی داشته باشند.
در خصوص وظایفی که توانایی جسمی می طلبند ، مثل نقشهخوانی و تمرکز ، مغز مردان بهتر عمل میکند. مغز مردها تخصصی تر است. این صرفا به این معناست که تقسیم کار در آن صورت گرفته است.
به عبارت دیگر ، نیمکره راست مغز مردها با عملکردهای بینایی و فضایی سروکار دارد ؛ فعالیتهایی نظیر کسب مهارتهای فیزیکی ، تطابقهای چشمی و ماهیچهای. در حالی که نیمکره چپ به مهارتهای گفتاری و شناختی اختصاص یافته است ؛ مهارتهایی نظیر بیان احساسات و درک مسائل ، انتزاعی است. از طرفی ، مغز زنها « عمومی تر » است. به این معنا که هر دو نیمکره راست و چپ مغز زنها با هم روی مشکلات کار کرده و هر دو عملکردهای مشابه دارند و تقسیم کار بین آنها صورت نگرفته است. درست به همین دلیل است که بعضی از مردم احساس می کنند مردها در مقایسه با زنها از سرعت تصمیمگیری و قابلیت درک بیشتر برخوردار هستند. از جنبه دیگر اگر یکی از نیمکرههای مغز زنی آسیب ببیند ، نیمکره دیگر که قادر به کپی کردن تمامی قابلیتهای نیمکره تخریب شده است ، میتواند مسوولیت تمامی کارها و عملکردهای زندگی او را به عهده بگیرد ؛ اما نظیر این حالت در خصوص مردان صادق نیست. چنانچه نیمکره چپ مغز مردی به واسطه سکته مغزی آسیب ببیند ، این امکان وجود دارد که توانایی تکلم را از دست بدهد. چرا که نیمکره راست مغز آنان ، تنها می تواند عملکردهای بینایی و فضایی را سازماندهی کند. قابل ذکر است میزان سلولهای مغز مردان ۴ درصد بیشتر از زنهاست و مغز آنان ۱۰۰ گرم سنگینتر است.
مقایسه اندازه مغز دوجنس
در سال ۱۸۶۱ محققی مغز ۴۳۲ انسان را آزمایش کرد و دریافت که مغز مردها و زن متوسطی معادل ۱۳۲۵ گرم دارد ، در حالی که وزن متوسط مغز زنها برابر ۱۱۴۴ گرم است. یک مطالعه مربوط به سال ۱۹۹۲ روی ۶۳۲۵ پرسنل نظامی بیانگر آن است که مغز مردها حجم متوسطی برابر ۱۴۴۲ سانتی متر مکعب داشته ، در حالی که حجم متوسط مغز زنها ۱۳۳۲ سانتی متر مکعب است. البته این اختلاف اگر با ابعاد اندازهگیری شده بدن چون ارتفاع و سطح بدن اصلاح شود ؛ کاهش می یابد ولی همچنان باقی است.
در سال ۲۰۰۵ نیز گزارشی نشان می دهد که زنان در مقایسه با مردان دارای ماده سفید بیشتر و ماده خاکستری کمتری در نواحی مربوط به هوش در مغز هستند. نقشهبرداری از مغز نشان داده که ماده خاکستری مربوط به هوش عمومی در مردان بیش از ۶ برابر زنان است و در عوض مغز زنان دارای ماده سفیدی است که میزانش ، نزدیک به ۱۰ برابر مردان هستند. ماده خاکستری برای پردازش اطلاعات بهکار میرود ، در حالی که ماده سفید شامل ارتباطات بین مراکز پردازش میشود. این گزارش تاکید میکند سطح نواحی مرتبط با IQ نیز بین دو جنس متفاوت است. بهطور خلاصه مردان و زنان بهطور واضح دارای نتایج IQ مشابهی با نواحی مغز متفاوت هستند.
هر چند زنان ممکن است دارای مغز کوچکتری نسبت به مردان باشند ، ولی دانسیته عصبی بیشتری در ناحیه قدامی مغز آنها نشان داده شده است که این در برگیرنده اعمالی چون برنامهریزی ، قضاوت و زبان میشود ، در حالی که مردان دارای حجم ماده خاکستری بیشتری در قسمت قدامی مغز هستند.
بالاترین ضریب هوشی ، متعلق به یک زن
زمانی که در سال ۱۹۴۰ آزمون استنفورد بینت منتشر شد ، آزمونهای اولیه ، متوسط IQ بالاتری را برای زنان نشان میدادند ، بنابراین آزمونها بهگونهای تنظیم شدند که نتایج مشابهی برای متوسط زنان و مردان نمایش دهند.
با این حال مطالعات انجام شده طی قرن بیستم نشان داد تفاوتی در هوش کلی بین دو جنس وجود ندارد. کما اینکه مطالعات نشان داد مردان به طور متوسط ۴/۸ امتیاز در IQ بالاتر و زنان به طور متوسط ۵/۷ امتیاز در حافظه بالاتر هستند.
جالب است این را بدانید که بالاترین ضریب هوشی که تا به حال در میان انسانها ثابت شده ، مربوط به یک زن نویسنده است.
دو نیمکره مغز انسان توسط یک تونل ، به یکدیگر متصل میشوند. حجم ترافیک میان این دو نیمکره در مورد مردان به مراتب از زنان کمتر بوده و اساسا ارتباط میان این دو بخش مغز در میان زنان به همین دلیل تنگاتنگتر از مردان است. به این ترتیب زنان اطلاعات محیطی را به مراتب آسانتر از مردان ، گردآوری و تحلیل و پردازش می کنند. بدین علت زنان بهتر از مردان میتوانند به چند کار در آن واحد بپردازند. درست برعکس ، مردان متمایلند کارها را به طور ردیف شده ، پشت سرهم ، آن هم دقیقا یکی پس از دیگری انجام دهند. پیچیدگی پردازش موازی دادهها و اطلاعات در مغز زنان ، آنها را به مراتب پیچیدهتر میکند. این در حالی است که رفتار مردان ماشینی تر به نظر میرسد.
برای مردان تغییر سریع ، مشکل است
آیا تا به حال اندیشیدهاید که چرا مردها در پایان روز به وقت بیشتری احتیاج دارند تا پس از کار به خود استراحت دهند؟ چنانچه مغز آنها به مدت ۸ ساعت روی فعالیتهای مغز راست تمرکز کرده باشد ، اکثرشان به راحتی قادر نخواهند بود به وضعیتی احساسی و ابرازگر برسند. این تفاوتها ، علت این که چرا مردها به سختی میتوانند از تعقل و عقلانیت به یک باره به سمت احساسات و عواطف تغییر موضع بدهند را توضیح می دهد.
مغز یک مرد در مقایسه با مغز یک زن ، مدت زمان بیشتری احتیاج دارد تا تغییر وضعیت بدهد. بنابراین هنگامی که خانمها با همسرشان مشغول گفتگو درباره مسائل مادی و اقتصادی هستند یا درگیر مکالمهای روشنفکرانه هستند و ناگهان بخواهند از احساساتشان صحبت کنند ، احتمالا می بینند که همسرشان حوصله این کار را ندارد ؛ زیرا به همان سرعت آنها نمی توانند از وضعیتی به وضعیت دیگر تغییر جهت بدهند.
مردها هم به اندازه زنها پرحرفند
براساس یافتههای جدید و برخلاف تحقیقات محققان در گذشته که می گفتند زن ها ۳ برابر مردها حرف می زنند ، مشخص شده است مردها به اندازه زنها پرحرف هستند.
پژوهشگران با انجام تحقیقی دریافتند تعداد کلماتی که بین جنس مرد به کار می رود ، تقریبا به اندازه جنس زن است و اختلاف در حد چند کلمه بیشتر نیست.
در همین زمینه کارشناسان روابط اجتماعی معتقدند درونگرایی و برونگرایی در پرحرفی و کمحرفی فرد موثر است. حتی جالب است بدانید در حالی که زنها به طور میانگین روزی ۱۶۲۱۵ کلمه بر زبان می آورند ، روزی ۱۵۶۶۹ کلمه از دهان مردان خارج میشود.
منبع:
صفاسیتی
خیلی جالبه آقای مهندس. ویژگی مغز زنها و مردا بر اساس وظایف و نقشی هست که در زندگی دارن. ارتباط دو نیمکره در مغز زنان این اجازه رو به اونا می ده که چند کار رو در آن واحد انجام بدن مثل کار منزل، مراقبت از بچه و انجام کار شخصی. مردا در عوض قدرت تمرکز بالا بر روی کاری که انجام می دن رو دارن و می تونن سریع تصمیم گیری کنن. یعنی همون نقش مدیریت قوی در منزل که به عهدۀ مرداست.
ممنونم خیلی مفید بود
خواهش می کنم
خواهش میکنم آقای مهندس
آفرین واقعا جالب وخواندی بود