چهارشنبه 26 اردیبهشت 1403

عضویت ورود تالار آرشیو نقشه سایت خانه بذر تبلیغات آگهی تماس با ما

خوش آمدید

به جادوی کلمات ؛ سایت سرگرمی تفریحی خوش آمدید

از خانه بذر | بانک بذرهای کمیاب دیدن فرمائید

(کل 0 توسط 0 نفر)

مقالات - مقالات روانپزشکی و روانشناسی

یونگ کشفی بزرگ داشت که او را به شیوه ای جدید در روان شناسی رهنمون شد. او می گفت : درست همان طور که محتواهای خودآگاه می توانند وارد ناخوآگاه شوند، محتواهای تازه ای از آن بر می آید که هرگز در خودآگاه نبوده است به عبارت دیگر ناخودآگاه زباله دان نیست  که اعتقاد فروید بوده است، بلکه فوق العاده اسرار آمیز بوده مملو از اندیشه ها و رویدادهای آینده و همچنین گذشته اند. نه تنها در گذشته و آینده سیر می کند بلکه می تواند از حدود فردی بگذرد و به جهان ناخودآگاه جمعی گام بگذارد . ناخودآگاه جمعی متفاوت از ناخودآگاه فردی است چونکه از تجارب شخصی نمی آید پس اکتساب شخصی ، و منحصر به فرد نیست. ناخودآگاه شخصی اساساً مرکب از محتواهایی است که یک زمانی در خودآگاهی بوده و بعد فراموش یا سرکوب شده است . از طرف دیگر محتواهای ناخودآگاه جمعی هرگز خودآگاه نبوده ، اکتسابی نیستند بلکه ارثی اند . ناخودآگاه جمعی دو جنبه اصلی دارد:

 

الگوهای باستانی: الگوهای روانی که در شکل بخشیدن به درک اندیشه های ناخودآگاه کمک می کنند.

 

غرائز : سوابق ذاتی زیستی که رفتارهای ما را تعیین می کند. نمونه ها عبارتند از سائقه جنسی ، گرسنگی و خشم.

هر دو جزء متعلق به ناخودآگاه جمعی هستند به دلیل آنکه مستقل از روان فردی بوده شامل جنبه های ارثی شناخته شده در سطح جهانی اند.

 

الگوهای باستانی

کلمه archetype از کلمه های یونانی  arche به معنای اول و  type به معنای نقش یا الگو تشکیل شده است. الگوهای باستانی چون ذخایری از تجارب تلقی می شوند که بارها در تاریخ بشریت تکرار شده اند. این الگوها در تمام انسان ها از زمان تولد موجودند، و به صورت نیرویی در سطح عمیق ناخودآگاه قرار دارند. این الگوها از لحاظ درونی در رویا ها و تخیلات و از لحاظ بیرونی در افسانه ها و تعالیم دینی ظاهر می شوند. یک الگوی باستانی  به شیوه های گوناگونی مثلاً  یک داستان یا الگو یا تصویری مثل دایره جادوئی یا شخصیتی افسانه ای یا باستانی و یا احساسی عاطفی تجربه می شود.

یونگ برای توضیح بهتر چگونگی عمل الگوهای باستانی نمونه قابل مشاهده جهانی سفر روزانه خورشید را در پهنه آسمان می دهد. این مطلب به افسانه الهه خورشید جان داد که در دوری  بی پایان زنده می شود و می میرد.  گونه هایی از این موضوع در بسیاری از این ادیان مطرح گردیده است. به این ترتیب جریانی طبیعی و جسمانی سبب ایجاد تخیلی ذهنی می شود که در افسانه ای تلفیق می شود که در سطح جهانی قابل شناخت است. یونگ می گوید الگوهای تابستانی معمولاً دینی هستند و همراه با فضایی روحانی در رویا ها و تخیلات ما ظاهر می شوند و ما را وادار به رفتارهایی می کنند که جریان اصلی را احیاء می نماید.

 

الگوی باستانی الگوها یا تصاویری هستند که وجود جسمانی در جهان مادی ندارد، اما یونگ تاکید می کند این بدان معنا نیست که آنها واقعیت جداگانه ای ندارند. البته این وضعیت تصور آنها را به صورت موجودات زیستی مشکل می ساخت ، و یونگ در اواخر عمر از جنبه های زیستی محض در روان شناسی خود گذشت. از طرف دیگر می گوید اینکه آیا الگوهای باستانی از جایی منشاء گرفته باشند مساله ای ماورالطبیعی است و پاسخی ندارد. او بیشتر علاقمند به این بود که الگوهای باستانی واقعاً چگونه عمل می کنند، و تاثیر آنها بر رفتار انسان چگونه است  نه که این بخواهد منشاء آنها را توضیح دهد، نمونه ای خوب از شیوه درک یونگ از الگوهای باستانی در همزاد راهنمای او یعنی فیله مون است، که حکیمی باستانی است، که به نظر می رسد هویتی جدا از خود او داشته باشد. درون تخیلات الگوی باستانی به صورت یک تصور ظاهر می شود که با تبدیل به چیزی قابل درک در درک اندیشه ها ی عمیق ناخودآگاه به ما کمک می کند. چیزی شبیه کشیدن یک تصویر از چیزی برای توضیح چگونگی کار آن را می توان در نظر آورد. افراد تصاویر باستانی گوناگونی مطابق با فرهنگ خود تشکیل می دهند، اما خود الگوی باستانی ثابت می ماند. همه با شخصیت های باستانی آشنا هستند که در افسانه ها و داستان های پریان می آیند.الگوهای دیگر شامل پیرزن ، آدم حقه باز ، جوانک ، ابله، آدم بده ، و مانند آن است .

 

الگوهای باستانی هم دارای جنبه های مثبت و هم دارای منفی ، هستند، که انعکاسی از کلیت و تعادل روان است. آنچه واقعاً مطرح است فعالیت ناخودآگاه و تصوری از ناخودآگاه جمعی است. به همین ترتیب شخصیت های باستانی در قصه ها و افسانه ها می آیند و به شخصیت های واقعی هم می رسند نمونه ای خوب قصه های آرتور شاه است، در جایی که یک انسان که احتمالاً یک شوالیه بریتانیایی واقعی است به قهرمانی افسانه ای تبدیل گردیده است.

 

غرائز:

غرائز ، جوشش ها یا اعمال ناخودآگاه بوده مانند الگوهای باستانی ارثی و جمعی اند. آنها ما را وارد به عمل به شیوه های معین می نمایند که مبنای زیستی دارند. الگوهای باستانی در شیوه درک و فهم ما از جهان موثرند و غرایز بر رفتار ما اثر دارند. غرایز مانند الگوهای باستانی بخش های قدیمی روان هستند و از این رو در شکل و عمل بسیار محافظه کارند. یونگ می گوید آنها در ذهن به صورت تصاویری ظاهر می شوند که حرکات بصری دارند. اومثال پروانه یوکا را می زند که رابطه ای انگلی با گیاهی به همین نام دارد. اگر بتوانیم روان این پروانه را بررسی کنیم الگویی از اندیشه ها را می یابیم که آن را به جستجو و شناخت یک گیاه یوکا رهنمون می شود.

 

آموزش مبانی روان شناسی تحلیلی (روت اسنودن)

مطالب مرتبط

نظرات ارسال شده

کد امنیتی رفرش

چطوری جون دل :)

هر موضوعی که میخواهید رو در این قسمت بنویس مانند : پروفایل , آشپزی و...

تمام حقوق مطالب سایت برای مجله جادوی کلمات محفوظ میباشد