پنجشنبه 10 خرداد 1403

عضویت ورود تالار آرشیو نقشه سایت خانه بذر تبلیغات آگهی تماس با ما
فصل دوم برنامه محفل ماه مبارک رمضان 1403
« تمام کلیپ برنامه محفل 1403

چشمهای تو را می شناسم

چشمهای تو را می شناسم

چشمهای تو را می شناسم ....

نه از نزدیک ...

بلکه از ارتفاعی که همیشه تو در راه کفش هایم سبز می کرد ...

ارتفاعی به اندازه سقوط یک اسکناس


به خیرگی تو در زل زدنم میان نداشتنهایت ...

به تو که کوتاه قد ترین قلمداد می شوی

از بس که همه را از پایین نگاه می کنی ...

به کیف مدرسه ام ...

که کیفش را تلو تلو می خوری ... مدرسه اش را که هیچ

به تو که در اوج کودکی

کارتن ها را ندیده می خوابی ...در وسط خیابان ها

و آدم به آدم زمزمه می کنی ...

هی لعنتی ؟

فقر مرا وزن میکنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


"هومن شریفی"

با رویای سقفی برای همه

سقفی برای همه

 

با رویای سقفی برای همه به باغهای کودکی ام سر می خورم.
به کوچه باغ و دیوار گلی که با همه ی کوتاهی مرا از آن همه لبخند جدا کرده.
سالهای گرم برفی زود آب شد.
پدربزرگ از خاطرات کودکی می گفت و ما حسرت می خوردیم.
ما از آن سالهای شیرین می گوییم و کودکانمان حسرت می خورند.
وقتی بچه بودم مادرم بوی بهار نارنج می داد و چقدر چشمهایش زیبا بود.
آن روزها یک دنیا فامیل داشتیم و حال در دهکده ام کسی مرا نمی شناسد!
کاش هرگز بزرگ نمی شدم یا دست‌کم آدمها بزرگ نمی شدند.
وقتی بچه بودم کسی به جهنم نمی رفت.
مادران همه ی آدمها را به بهشت راه می دادند.
آنوقتها با اینکه کوچک بودم در خیابان گم نمی شدم
اما حالا گاهی وقتها خودم را هم گم می کنم.
در زمانه ای که آتش را نماد کفر می دانند به پروانه شدن می اندیشم.
شاید پریدن دریچه ای باشد به لبخندی قدیمی.

"امین آزاد"

 

آخرین پرنده

آخرین پرنده

آخرین پرنده را هم رها کرده ام

اما هنوز غمگینم

چیزی

در این قفس خالی هست

که آزاد نمی شود

"گروس عبدالملکیان"

مکمل های کلسیم باعث عارضه چشمی می شوند

مصرف کلسیمپزشکان هشدار داده‌اند سالمندانی که در روز بیش از ۸۰۰ میلی‌گرم کلسیم مصرف می‌کنند تقریبا دو برابر بیشتر در معرض ابتلا به عارضه چشمی «تخریب لکه زرد» هستند.

پزشکان با بیان اینکه عارضه «تخریب لکه زرد» یا «دژنراسیون ماکولا ناشی از افزایش سن» موجب کاهش قدرت بینایی می‌شود، اظهار داشتند: این ارتباط تنها در افراد ۶۸ سال به بالا مشاهده می‌شود.

گروهی از پزشکان دانشگاه کالیفرنیا به مطالعه روی ۳۱۹۱ فرد ۴۰ سال به بالا پرداختند که در میان آنان ۲۴۸ فرد مبتلا به دژنراسیون ماکولا ناشی از بالا رفتن سن وجود داشت. از هر یک از این شرکت‌کنندگان در مورد مصرف مکمل‌های غذایی و روغن مورچه سوالاتی پرسیده شد.

این متخصصان متذکر شدند: با در نظر گرفتن عواملی همچون سن، جنسیت، قومیت، استعمال سیگار، مصرف مواد الکلی، چاقی، فشارخون بالا، بیماری قلبی، آب سیاه و عمل جراحی آب مروارید، نقش مکمل‌های کلسیم در بروز دژنراسیون ماکولا تایید شد.

به گزارش وب‌.ام‌.دی، یکی از محدودیت‌های بررسی انجام شده این است که برخی از شرکت کنندگان اطلاعات دقیقی از مصرف مکمل‌های کلسیم ارائه ندادند. همچنین این متخصصان تاکید کردند که در این مطالعه نقش کلسیم موجود در موادغذایی مورد بررسی قرار نگرفت.

منبع:

http://sara.jamejamonline.ir/

http://jadoykalamat.ir/

کنگره آمریکا،حق وتوی توافق هسته‌ای را تصویب کرد

کنگره آمریکا

کمیته روابط خارجی سنای آمریکا با طرح موسوم به قانون نظارت بر توافق هسته‌ای، موافقت کرد. این طرح، دولت باراک اوباما را ملزم می‌کند در صورت حصول هرگونه توافقی با ایران، آن را ظرف ۵ روز به کنگره ارائه دهد.در این طرح همچنین دوره ای 52 روزه برای بررسی توافق هسته ای در نظر گرفته شده است. یک دستیار باب کورکر حامی اصلی این طرح، درباره دوره زمانی 52 روزه گفته کنگره برای نظارت بر این طرح و تصویب یا رد آن، 30 روز زمان دارد؛ رئیس جمهور برای وتوی آن 12 روز زمان دارد و 10 روز باقی مانده هم زمانی است که کنگره برای باطل کردن وتوی رئیس جمهور در اختیار دارد.(نسیم)

رستوران نمک در شیراز

طراحی پروژه با تحقیقاتی بر روی نوع مناسب نمک های محلی و ترکیبات ان با صمغ های طبیعی شروع شد و در ادامه طراحی دیواره ها و سقف و پلکان جهت ایجاد نگاهی مدرن به غارهای نمکی انجام شد .

Namak restorunt (5)

رد پای خدا در زندگی

رد پای خدا

عشق و محبت رد پای خدا در زندگیست؛ ... امیدوارم زندگیتون پر از ردپای خدا باشه ...

گلی در میان خار

گلی در میان خار

هرگز برای عاشق شدن دنبال باران و بابونه نباش،

گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس به غنچه‌ای می رسی که

زندگیت را روشن می‌کند.

"خورخه لوییس بورخس"

داستان کوتاه علامه جعفری

علامه جعفری

علامه جعفری در یکی از سخنرانی هایش از قول یکی از دوستانش تعریف می کند که در اوایل سال¬های دهه 50،‌ این شخص خیّر پس از سال ها خدمات اجتماعی،‌ از جمله ساختن مراکز درمانی،‌ مدارس، مساجد،‌ پل و ... در شهرهای مختلف و محروم، روزی به ذهنش می رسد که با این همه کارهای خیر،‌ اکنون مقام شامخ او در پیشگاه خداوند چگونه است؟ برای رسیدن به پاسخ این سؤال، عازم مشهد می شود تا ضمن زیارت امام رضا (ع)،‌ به نتیجه برسد. شخص خیّر عازم مشهد شده و روبروی ضریح مطهّر نیّت می کند که ای امام رضا (ع)،‌ می دانی که برای چه به این جا آمده ام؟ به نحوی توسط یکی از این زوّار به من بفهمانید که مقام من در پیشگاه خداوند چگونه است؟
آن سال ها اطراف ضریح امام رضا (ع)‌ هنوز به صورت جداگانه خانم ها و آقایان درنیامده بود و زن و مرد با هم زیارت می-کردند. ناگفته نماند که در آن ایام نیز همسر برادر این شخص خیّر نیز قرار بوده است که به زیارت امام رضا (ع)‌ مشرّف شود. شخص خیّر می گوید: به محض این که این نیّت از ذهنم عبور کرد،‌ خانمی در حال عبور از مقابل من بود. فکر کردم همسر برادرم است.. او را با نام صدا زدم،‌ ولی او همسر برادرم نبود. آن خانم برگشت و به من گفت: خیلی خری!! 
من از این اتفاق و نیّت خودم خنده ام گرفت،‌ اما وضع بدتر شد. آن خانم دوباره گفت: شک داری؟ به این امام رضا قسم،‌ خیلی خری!!


منبع : http://www.ostad-jafari.com/index.php?lang=fa_IR

اشک و لبخند

اشک و لبخند

من اندوه دلم را با شادی مردم هرگز عوض نمی کنم.

و نمی خواهم اشک‌هایی که غم ها را از چشم هایم سرازیر می کنند به خنده درآیند.

آرزومندم زندگی به شکل اشکی و لبخندی باقی بماند.
اشکی که قلبم را تطهیر می کند و اسرار پنهان زندگی را به من می فهماند.


"جبران خلیل جبران "

برگرفته از کتاب: اشک و لبخند

معصومیت کودکانه

معصومیت کودکانه

یک انسان شناس به تعدادی از بچه های آفریقایی یک بازی را پیشنهاد کرد:

او سبدی از میوه را در نزدیکی یک درخت گذاشت و گفت هر کسی که زودتر به آن برسد آن میوه های خوشمزه را برنده می شود.

هنگامی که او فرمان دویدن را داد ، تمامی بچه ها دستان یکدیگر را گرفتند و  با یکدیگر دویده و در کنار درخت، خوشحال نشستند.

هنگامی که انسان شناس از این رفتار آنها پرسید درحالیکه یک نفر می توانست به تنهایی همه میوه ها را برنده شود.

آنها گفتند: آبونتو(UBUNTU) ، چگونه یکی از ما میتونه خوشحال باشه در حالیکه دیگران ناراحت اند.

(آبونتو در فرهنگ ژوسا یعنی من هستم چون ما هستیم)

خدا به دنبال جمعیت نیست...

کشیش

این کشیش، خود را شبیه به شخصی فقیر و بی‌ خانمان با لباس‌های ژولیده درآورد و روزی که قرار بود اسمش به عنوان کشیش جدید یک کلیسای ده هزار نفری اعلام شود با همین قیافه به کلیسا می رود...

خودش ماجرا را این طور تعریف می کند:
نیم ساعت قبل از شروع جلسه به کلیسا رفتم، به خیلی ها سلام کردم اما فقط ۳ نفر از این همه جمعیت جواب سلام من را دادند... به خیلی ها گفتم، گرسنه هستم اما هیچ کس حاضر نشد یک دلار به من کمک کند... سپس وقتی رفتم در ردیف جلو بنشینم، انتظامات کلیسا از من خواست که از آن جا بلند شوم و به عقب برگردم...

به هر حال وقتی شبان کلیسا اسم کشیش جدید را اعلام می کند، تمام کلیسا شروع به کف زدن می کنند و این مرد ژولیده از جای خود بلند می شود و با همین قیافه به جلوی کلیسا دعوت می شود... مردم با دیدن او سرهایشان را از خجالت خم می کنند، عده ای هم گریه می کنند و این مرد سخنانش را با خواندن بخشی از انجیل آغاز می کند:

گرسنه بودم، غذا دادید... تشنه بودم، آب دادید... مریض بودم به عیادتم آمدید...
خیلی ها به کلیسا می روند، اما شاگرد و پیرو راستین عیسی مسیح نیستند... خدا به دنبال جمعیت نیست، خدا به دنبال دستیست که کمک می کند، قلبی که محبت می کند، چشمی که برای دیگران نگران است و پایی که برای ناتوانان برداشته می شود.

دورها آواییست که مرا می خواند...

دورها آواییست....

در دل من چیزیست، مثل یک بیشه ی نور

مثل خواب دم صبح

و چنان بی تابم

که دلم می خواهد، بدوم تا ته دشت

بروم تا سر کوه


دورها آواییست که مرا می خواند...

 

"سهراب سپهری"

چطوری جون دل :)

هر موضوعی که میخواهید رو در این قسمت بنویس مانند : پروفایل , آشپزی و...

تمام حقوق مطالب سایت برای مجله جادوی کلمات محفوظ میباشد